رنک برین (Rank brain) گوگل چیست؟

رنک برین گوگل چیست ؟ بهتره با یک مثال شروع کنیم : آیا شما اهل فیلم دیدن هستید؟ یا در خانواده و دوستان خود کسی را دارید که خوره فیلم باشد؟ خوش شانس خواهید بود اگر در دسته دوم قرار داشته باشید! چون آن ها همه فیلم ها را می بینند و شما فقط کافیست از او بپرسید «فیلم خوب تو دست و بالت چی داری؟»، در قدم بعدی فلشتان را تحویل می دهید و فیلم ها رو می گیرید، در مراحل پیشرفته تر می توانید انتظار داشته باشید حتی فیلم های کپی شده را به شما معرفی کند تا اطمینان خاطر داشته باشید فیلم کپی شده طبق ذائقه شما هست یا نه 🙂 رنک برین گوگل هم در واقع همین الگوریتم را دارد .

نکته: تمامی موارد فوق کاملا تخصصی میباشد و برای توسعه وبسایت بخصوص در بخش سئو حتما با یک پشتیبانی وردپرس مطمئن گفتگو کنید چرا که کوچکترین مشکل در بخش سئو وردپرس جبران ناپذیر و زمان بر خواهد بود .

نقش پشتیبان وردپرس در واقع میشه گفت عیب یابی سایت و حل مشکلات سایت هستش .

رنک برین گوگل می تواند دوست شما باشد، دوستی که قصد دارد هم فیلم ها را بشناسد، هم شما را.

همانطور که دوستتان بدون اینکه از شما بپرسد، متوجه منظور شما شد گوگل هم با الگوریتم رنک برین (Rank brain) خود و تطبیق عصبی (Neural matching) از عبارتی که جستجو می شود، حتی اگر نامفهوم باشد متوجه منظور کاربر می شود و بهترین نتیجه مربوط به آن را نشان می دهد.

رنک برین گوگل چیست ؟

حال بیایید ببینیم الگوریتم رنک برین (rank brain) چه می باشد و وقتی جستجو می کنیم «فیلم خوب» به چه صورت متوجه منظور شما می شود.

حال که درک مختصری از الگوریتم رنک برین دریافت کردید با تیم کمک وردپرس همراه باشید تا به عنوان پشتیبانی سایت این موضوع را مفصلا برای شما بررسی کنیم و به سراغ سوالات کامل تری در این حوزه برویم :

• تفاوت رنک برین و تطبیق عصبی چیست؟
• اصلی ترین کلید واژه یه مطلب و محتوا چیست؟
• برای اینکه رتبه مان را از نظر رنک برین ارتقا ببخشیم چه کار هایی باید انجام بدهیم؟

خب بهتر است برگردیم به داستان قبلی مان تا عملکرد الگوریتم رنک برین را بهتر درک کنیم.

چگونه دوستم تبدیل به خوره فیلم شد؟

اون روز ها که دوستم (سعید) هنوز بچه محصلی بیش نبود 🙂 در همسایگی خونشون یه ویدئو کلوب بود که فیلم کرایه می داد از آن فیلم های قدیمی با فرمت VHS که وقتی قرار بود فیلم را از پخش کنی باید دکمه جمع شدنش را می زدی و چه لذتی داشت صدای اوج گرفتن ویژ دستگاه.

از خانواده اش هم بگم که کلا اهل فیلم دیدن بودند و همه فیلم ها را ریز به ریز رصد می کردند، (مثلا مثل پدر من نبودند که همیشه معتقد بود؛ تو وقت فیلم دیدن نداری و باید درس بخونی و همیشه باید قاچاقی فیلمارو میدیدم:( ) خب بگذریم داشتم چه می گفتم؟ آها راجع به خانواده سعید بود. سعید حتی انقدر آزادی عمل داشت که نه تنها خودش تنهایی فیلم ها را می دید بلکه گاها من و سایر دوستان بزرگوار رو هم دعوت می کرد تا باهم فیلم ببینیم.

سعید اکثرا دوستانش را هم از این طریق پیدا می کرد، مثلا از یکی میپرسید فیلم مورد علاقت چیست و اگر به فیلم های مشترکی علاقه داشتند احتمالا با هم دوست می شدند:)

در نتیجه سعید بدون پاس کردن واحد های رشته روانشناسی به این قدرت رسیده بود که بدون این که نیاز باشد از کسی تست روانشناسی بگیرد و تنها با کمی گفتگو و خوش و بش با دقت خیلی بالایی می توانست چند فیلم خوب به او پیشنهاد دهد.

چطور سعید می تواند بهترین فیلم هارا پیشنهاد دهد؟

اگر ممد، دوست سعید ازش بپرسد «فیلم دسته اول جدید چیا داری؟» یک سری سوال در مغز سعید پردازش می شود، این سوال ها چیست؟ بیایید نگاهی به مغز سعید بیاندازیم 🙂

• منظور ممد از فیلم خوب چیست؟کدام ژانر را ممد میپسندد؟ کمدی؟ درام؟ اکشن؟
• منظور ممد از جدید چیست؟ آخرین باری که این سوال را ممد پرسید کی بود؟
• قبلا کدام فیلم ها را به ممد داده بودم؟

وقتی سعید این سوالات را در مغزش پردازش می کرد و جواب میداد، 3 فیلم مورد علاقه ممد را پیشنهاد می داد. دفعه بعدی که همدیگر را می دیدند و راجع به فیلم ها صحبت می کردند، سعید در می یافت که ممد از فیلم ها خوشش آمده است یا نه پس کارش برای درخواست بعدی ممد راحت تر می شد.

گوگل می خواهد با استفاده از رنک برین جای سعید را در زندگیتان بگیرد!

بیاید همین الان صفحه گوگل را باز کنید و عبارت Best new movies را سرچ کنید، نتیجه را نگاه کنید. در ردیفی که خود گوگل ارائه می دهد یعنی ردیف صفر فیلم های برتر سال را خواهید دید، در ردیف بعدی هم مطلب هایی با عناوینی همچون بهترین فیلم سال یا بهترین فیلم ماه اخیر را نمایش خواهد داد. این یعنی گوگل می تواند منظور از کلماتی همچون «بهترین» و «جدیدترین» را بفهمد و برای شما نمایش دهد.

یک بار دیگر مرورگرتان را باز کنید و به جای عبارت قبلی عبارت «top new films» را جستجو کنید. نتیجه تغییر کرد؟ خیر. نیازی نیست تعجب کنید چون که گوگل معنی مترادف کلمات را متوجه می شود مثلا در دو عبارت بالا کلمات movie و film و همچنین کلمات top و best را می داند.

اگرچه احتمالا نتیجه عبارت های مترادف جستجوی فارسی به خوبی انگلیسی نمی باشد اما اطمینان خاطر داشته باشید که به تدریج نتایج در سایر زبان ها هم بهتر می شود چون گوگل با یادگیری ماشین در حال یاد گرفتن زبان تمامی انسان هاست، قبل از این که وارد بحث تفصیلی رنک برین شویم اول با یادگیری ماشین هم اندکی آشنا شویم.

یادگیری ماشین چیست؟

اگر بخواهیم الگوریتم یادگیری ماشین را به زبان ساده برای شما توضیح دهیم باید بگوییم ، در واقع می خواهیم برنامه ای بسازیم تا به جای این که یک به یک تمام مفهوم های دنیا را با برنامه نویسی و کد نویسی در نرم افزار ها جای دهیم، خودش مفاهیم را کامل درک کند.

قبل تر ها این کار را می کردند که 100 خط کدنویسی می کردند و الگوریتمی می ساختند که نرم افزار تازه این توانایی را داشته باشد که بتواند تصویر یک سیب را تشخیص بدهد ؛ اما در حال حاضر تصویر هزاران هزار میوه مثلا موز، سیب، پرتقال و … را به نرم افزار می دهند تا خودش بتواند یاد بگیرد و دیگر نیازی نباشد 100 ها خط کد برای هر کدام نوشته شود و وقتمان هدر برود. ماشین یادگیری بعد از دسته بندی تصاویر داده شده، به هریک نامی فرضی یا مثلا عدد می دهد، مثلا پرتقال 1، سیب 2 و…حال ما فقط می نویسم سیب و دستگاه یادگیری خودش تشخیص می دهد و تمام.

حال اگر یک تصویر تازه از سیب درست کنیم که مثلا رنگش مثل پرتقال نارنجی باشد و از ماشین یادگیری بخواهیم که تشخیص بدهد کدام میوه است؟ا احتمالا پاسخ ماشین یادگیری این گونه خواهد بود : به احتمال 95 درصد سیب است.

ماشین یادگیری در هر مرحله که در حال یادگیری است، ارتباط داده ها را بیشتر درک می کند. باید بدانیم که هرچقدر ما داده های بیشتری به ماشین یادگیری بدهیم و قدرت نرم افزاری و سخت افزاری آن را افزایش دهیم پاسخ های بهتر و کامل تری به ما خواهد داد.

حال برویم سراغ این که اصلا هدف گوگل از راه اندازی رنک برین (Rank Brain) چه بود؟

الگوریتم رنک برین (Rank Brain) گوگل چه کاری انجام می دهد؟

چند سال قبل یکی از مشکلات اساسی که مطرح بود این بود که روزانه کاربران عبارت هایی را جستجو می کردند که قبل تر کسی جستجو نکرده بود، به همین خاطر بیشتر اوقات این جستجو ها نتیجه ای نداشت و تنها با صفحه ای ب شکل صفحه پایین مواجه می شد.

این اتفاق به این دلیل بود که الگوریتم های جستجوی گوگل ضعیف بودند. زمانی که کاربر عبارت جدیدی را جستجو میکرد که قبلا جستجو نشده بود و کلمات کلیدی اش در صفحات گوگل پیدا نمیشد دو اتفاق می افتاد : یا گوگل نتیجه ای نمایش نمیداد و یا نتیجه نمایش داده شده خیلی پرت و بی ربط بود. حتی هم اکنون هم اگر نتیجه ای پیدا نشود، گوگل از ما می خواهد عبارت مان را به صورت های زیر تغییر دهیم.

• عبارت کلی تری از نظر مفهوم جستجو کنیم.
• کلا عبارت دیگری را جستجو کنیم.
• در املا و نگارش عبارت جستجو شده بازبینی کنیم.

بعد از این بررسی ها و کشف این نقاط ضعف، مهندسان گوگل دریافتند که بسیاری از عبارات سرچ شده از نظر معنی و مفهوم تازگی ندارند، فقط کلمات جدیدی دارند و از نظر ساختار جمله بندی تفاوت هایی دارند. مهندسان گوگل دریافتند که برای حل این مشکل باید از هوش مصنوعی استفاده کنند، و تصمیم گرفتند برای ساده کردن راه حلشان، آن را به 3 مساله ساده تر تقسیم کنند.

1. درک منظور کاربر از عبارتی که جستجو کرده است (درک عبارت های معادل، مترادف و نامفهوم)
2. رتبه دهی نتیجه ها بر اساس وضعیت کنونی (عوض کردن مفهوم ها به نسبت زمان و مکان)
3. درک مفهوم هایی که پشت جمله ها و کلمات صفحه های وب (ارتباط دادن مفاهیم به محتوا)

اکنون گوگل با استفاده از الگوریتم رنک برین و سیستم تطبیق عصبی (Neural Matching) نتایج بهتری را به کاربر نشان می دهد.

حال اگر اجازه بدهید قصد داریم با یک مثال این مساله را واضح تر به شما توضیح دهیم.

اگر یک کاربر عبارت لوکیشن المپیک (olympics location ) را سرچ کند به نظرتان به دنبال چیست؟ به احتمال قریب به یقین منظورش یکی از عبارت های زیر است؟

مکان برگزاری المپیک تابستانی یا زمستانی بعدی

مکان برگزاری مسابقات المپیک بعدی

شاید در شهر برگزار کننده المپیک است و می خواهد آدرس استادیومی که افتتاحیه در آن برگزار می شود بیابد.

لیست تمام شهرهای میزبان مسابقات المپیک در طول تاریخ

یا حتی شاید به دنبال لوکیشن هتلی به نام المپیک می گردد.

گوگل به راحتی قادر است تشخیص دهد منظور کاربر کدام یک از عبارت های بالاست. نیازی نیست متعجب شوید، بیایید تا تحلیل گوگل را برایتان بازگو کنم.

• مثلا اگر جستجو در روزهایی که مسابقات المپیک در حال برگزاری است، صورت گیرد و جستجو کننده در شهر میزبان باشد، در این صورت آدرس محل برگزاری مسابقات و سایت آن بالاتر قرار می گیرد؛ زیرا رنک برین بخاطر جستجو های مشابه زیاد که در همان منطقه صورت می گیرد به مفهوم آدرس الویت می بخشد.
• یا اگر چند هفته دیگر زمان برگزاری مسابقات زمستانی المپیک باشد، و از سراسر دنیا در حال جستجو هستند و همواره بر تعداد جستجو ها افزوده می شود، پس به احتمال قریب به یقین منظور کاربر شهری است که قرار است مسابقات زمستانی در آن برگزار شود.
• یا مثلا اگر در فاصله بین مسابقات جستجو انجام شود، به شما مجموعه ترکیبی از نتیجه ها را نشان می دهد که بتواند اهداف زیادی را پوشش دهد.

اگر عبارت جستجو شده را تغییر دهیم و مثلا جستجو کنیم المپیک کجاست (where is Olympics) هم متوجه می شویم نتایج خیلی تغییر نمی کند؛ زیرا رنک برین مفهومی مثل المپیک را به عنوانی اتفاقی که هر 4 سال یک بار رخ می دهد و هر بار در شهر متفاوتی برگزار می شود ذخیره کرده است. با در نظر گرفتن زمان و مکان برگزاری و همچنین زمان و مکانی که کاربر سرچ کرده ، رتبه بندی گوگل تغییر خواهد کرد.

آیا رنک برین گوگل زیر مجموعه ای از الگوریتم مرغ مگس خوار می باشد؟

صدالبته! نه فقط رنک برین که حتی الگوریتم های دیگر مثل کبوتر، پاندا و پنگوئن هم قسمتی از این الگوریتم می باشند.به زبان ساده تر، مرغ مگس خوار یک الگوریتم جستجو است که شامل چند قسمت مجزاست که هر کدام از این قسمت ها یک معیار را مورد بررسی قرار می دهند، تا در نهایت نتیجه ای که نمایش می دهند بهترین باشد. کار رنک برین این است که سرچ ها را از نظر معنی و مفهوم مورد بررسی قرار می دهد.

تطبیق عصبی (Neural matching) چه می باشد و تفاوتش با رنک برین چیست؟

وقتی گوگل مطرح کرد که از تطبیق عصبی استفاده می کند، بازار شایعات داغ شد و حرف های زیادی راجع به آن گفته شد. حتی گفته شد که تطبیق عصبی یک به روزرسان هسته یا یک الگوریتم جدید است؛ که البته هر دو خبر، اخباری اشتباه بودند. تطبیق عصبی الگوریتم جدیدی نبود و حتی باعث نمی شد رتبه بندی وب سایت یا همان سئو جا به جا شود درواقع تطبیق عصبی به روشی گفته می شود که به وسیله آن می توان الگو ها را در یادگیری ماشین شناخت و به ما کمک می کند تا ارتباط میان کلمات و مفاهیم به خوبی درک شود.

اگر تا الان کامل متوجه نشدید و تا حدی سردرگم شدید نگران نباشید، چون با یک مثال همه چیز را برایتان مشخص می کنیم.

در شکل زیر، مثالی از نحوه عملکرد تطبیق عصبی را خواهیم دید که چگونه کمک می کند تا مفهوم کلمه «change» وقتی در جمله های مختلف به کار برده می شود تشخیص داده شود. اگر دقت کنید خواهید دید که در همه جملات کلمه «change» به کار برده شده است و در هر جمله معنی و مفهوم جداگانه ای دارد.

مثلا یک جا به معنی تغییر، جای دیگر به معنی تبدیل و یک جای دیگر به معنی تنظیم و…است.

از مثال بالا متوجه می شویم که رنک برین تا چه حد جستجو را برای ما آسان تر می کند. حال یک سوال؛ با توجه به شناختی که از الگوریتم رنک برین به دست آوردیم، به نظر شما برای ارتقا رتبه در این الگوریتم می توانیم کاری کنیم یا نه؟

برای افزایش رتبه و سئو از نظر رنک برین چه کارهایی لازم است، انجام بدهیم؟

هر دفعه که گوگل یکی از ابزار هوش مصنوعی را به روز رسانی می کند، تعداد زیادی از افرادی که در حوزه دیجیتال مشغول به فعالیت هستند ادعا می کنند که دیگر کار سئو تمام است. جالب است که این ادعا بعد از اینکه رنک برین هم به روز رسانی شد، مطرح گردید.

اگر با دقت به روند تغییرات سئو در طی سال های گذشته نگاه بیاندازیم متوجه می شویم که طی سالیان اخیر سئو کم کم تکنیک های خود را عوض کرد و از کلاه سیاه فاصله گرفت و به سمت محتواهای با ارزش گرایش پیدا کرد. هم اکنون هم نکته های زیادی برای سئو وجود دارد که به همین زودی ها از میان نخواهد رفت.

در ادامه مطلب قصد داریم به شما 4 کار که برای بهبود سئو سایت که از نظر الگوریتم رنک برین قابلیت اجرا دارد را اشاره کنیم.

۱. ارتباط بین موضوع و محتوا را حفظ کنید.

یک موضوع مفصل و گسترده که در زمینه استراتژی محتوا مطرح می شود «ساختار موضوعی» است. در این مطلب ساختار موضوعی یعنی مرتبط کردن مفاهیم و معانی از نظر محتوا ها و بعد از این لینک سازی داخلی به شکلی درست و بهینه.

شناخته شده ترین مدل ساختار موضوعی که استفاده می شود، مدل خوشه ای (Topic Cluster) می باشد. در این مدل برای موضوع اصلی مان محتوایی کامل و جامع آماده می شود و تمامی موضوعاتی که فرعی و مرتبط هستند، حول محتوای اصلی مان انتشار پیدا می کند.

به عنوان مثال اگر بخواهیم محتوایی کامل راجع به دیجیتال مارکتینگ بنویسیم و بعد از آن مطلب هایی که مربوط به زیر مجموعه آن می شود مثل سئو، گوگل آنالیتیکس، بازاریابی محتوا، وبلاگ نویسی، فروش اینترنتی و… در متن خود به آن اشاره کرده و با استفاده از لینک ارجاع می دهند.

این کاری که انجام می دهند باعث می شود مفهوم هایی که رنک برین درک می کند به موضوع اصلی نزدیک تر باشد.

۲. محتوایی که منتشر می کنید جامع باشد و تنوع کلید واژه داشته باشد.

در موضوعات بسیاری می توان محتوا های کاملی انتشار داد، که کاربران زیادی با اهداف متنوعی از آن بهره ببرند. برای مثال اگر همین مقاله را در نظر بگیرید می توانستیم آن را به 4 مقاله با عنوان های زیر تقسیم کنیم :

• یادگیری ماشین چه می باشد؟
• الگوریتم رنگ برین را بیشتر بشناسیم.
• چگونه می توان سئو وردپرس را با استفاده الگوریتم رنک برین ارتقا داد.
• تطبیق عصبی چه تاثیری بر سئو سایت دارد؟

اما ما تلاش کردیم در کمک وردپرس یک مقاله کامل با این عنوان «الگوریتم رنک برین» تولید کنیم و هر جا که امکانش بود موضوعات فرعی تر را در داخلش مختصرا توضیح دهیم. حال ممکن است که کاربر با جستجوی عبارات زیر به مقاله ما برسد :

• افزایش رتبه با تحقیق کلمات کلیدی
• سئو رنک برین
• تطبیق عصبی چیست؟
• الگوریتم هوش مصنوعی گوگل

اینکه از موضوعات فرعی که مرتبط به رنک برین هستند در مقاله خود استفاده کنیم، به ما کمک می کند که گوگل کلید واژه های بیشتری را به همین مقاله ما ربط بدهد.

۳. تحقیق کلمات کلیدی را حتما انجام دهید.

بخش مهمی از رنک برین همان طور که قبلا هم به آن اشاره شد، راجع به درک معنی و مفهوم عبارت هایی می باشد که کاربر آن را جستجو می کند. پس بهتر است محتوا هایی که تولید می کنیم برای عبارت های متنوعی نوشته شده باشد. آنچه در این جا می تواند کمک شایانی به ما بکند، همان تحقیق کلمات کلیدی می باشد.

تحقیق کلید واژه دو مرحله حائز اهمیت است :

• تحقیق کلید واژه ها برای هر محتوا
• تحقیق کلید واژه های کلی برای تدوین استراتژي

برای این کار باید لیستی از کلماتی که بیشتر از همه جستجو می شود را تهیه و دسته بندی کرد. به عنوان مثال فرض کنید می خواهیم راجع به سفر به شمال مطلبی بنویسیم. برای این مطلب می توانیم کلید واژه های زیر را دسته بندی کرد.

• نقاط دیدنی گیلان
• منطقه های بکر مازندران
• جاذبه های گردشگری گرگان
• مناطق دیدنی شمال

می توان از کلید واژه ها در متن استفاده کرد، آن ها را درجه بندی کرد و ارتباط شان با هم را مشخص کرد، سعی کنید در درجه اول عبارتتان کاربرپسند باشد و در درجه دوم گوگل پسند.

تحقیق کلید واژه ها مبحثی گسترده است که نیاز است مفصلا در مقاله ای جدا به آن بپردازیم.

۴. سعی کنید به زبان مردم بنویسید.

اگر دارید از خودتان می پرسید که آیا زبانی به جز زبان مردم هم مگر داریم؟ بله. مطلب زیر را بخوانید :

شرکت کمک وردپرس در حوضه طراحی قالب وردپرس و پشتیبانی سایت های وردپرسی با داشتن کارکنانی که در کمال صداقت و درستکاری و به منظور تحقق اهداف شرکت از هیچ کوششی دریغ نمی‌کنند؛ به خود می‌بالد و ثمره این سخت‌کوشی ورود قدرتمند و سلامت به سومین سال فعالیت شرکت است واز تلاشهای مستمر شما در راستای پیشبرد اهداف و برنامه های شرکت سپاسگزارم. به تحقیق موفقیت شرکت در بازار پر رقابت موجود نیازمند کوشش همگانی، همدلی و همراهی مستمر در احیای نام شرکت و دستیابی شرکت به جایگاه واقعی خود خواهد بود.

پاراگراف بالا یک جمله بود. تا حالا برای شما پیش آمده که بخواهید یک شرکت را با این لحن به دوستتان معرفی کنید؟ یا از اینجور جمله بندی ها استفاده کنید؟ به طور قطع نه.

اگر میخواهید به زبان مردم بنویسید بهتر است چند نکته را رعایت کنید :

• جمله ها را تا جایی که امکان دارد و درک آن را سخت نمی کند کوتاه کنید.
• ساده بنویسید.
• بهتر است از جملات و کلماتی استفاده کنید که عموم مردم استفاده می کنند.

کاربرانی که در اینترنت حضور دارند به طور معمول ـ البته منهای مواردی که به دنبال نگارش محتوای تخصصی هستند ـ سعی می کنند از کلمات و جملات ساده و کوتاه استفاده کنند. پس شما هم سعی کنید حتی الامکان محتوای خود را برای کاربری بنویسید که به دنبال پیچیدگی الکی و سخت نیست.

با همه این تفاسیر پس اصل «یک کلید واژه، یک محتوا» چه شد؟

در سئو اصلی وجود داشت به نام «یک کلید واژه، یک محتوا»؛ یعنی چی؟ یعنی برای هر مطلبی که کاربر سرچ می کند، یک محتوا منتشر کنید تا منحصر به فرد باشد و رتبه شما را افزایش دهد. حال با توجه به چیزهایی که راجع به الگوریتم رنک برین گفتیم، و عنوان کردیم که این الگوریتم مفاهیم را بر کلمات ترجیح می دهد، آیا هنوز هم می توان گفت این اصل به قوت خودش پا برجاست؟

جواب این سوال بستگی به نوع محتوایی دارد که می خواهید تولید کنید. اگر موضوعاتی تولید می کنید که کاربران با عبارت های متنوع اما با یک هدف و منظور آن را سرچ می کنند، این اصل به درد شما نمی خورد. در این جا الگوریتم رنک برین فاکتور ها و سیگنال های دیگر را در نظر می گیرد و بهترین نتیجه را به کاربر نشان می دهد حتی اگر کلید واژه ای که جستجو میکنند را نداشته باشد؛ اما اگر در رابطه با هر مفهوم تنوع کلید واژه ها زیاد نباشد و عبارت هایی که جستجو می شود دقیق تر باشد بهتر است که از همان اصل پیروی کنید.

سخن آخر

دلیل روی کار آمدن رنک برین این نبود که کسی را جریمه کند یا رتبه وب سایت را به یک آن افزایش دهد. دلیل اصلی رنک برین پاسخگویی به عبارات جدید و یا نامفهومی است که کاربر جستجو می کند.

چه خوشمان بیاید و چه نیاید الگوریتم رنک برین به کار خود ادامه می دهد، تنها کاری که ما می توانیم انجام دهیم این است که به آن محتوایی بدهیم که ما را بهتر درک کند یا کاربرانی را که به دنبال آن هستیم را به سمت ما هدایت کند.